سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : پنج شنبه 91/8/4 | 10:39 صبح | نویسنده : سید فخرالدین

افکار نوع بشر و هر عملی که آدمی انجام میدهد، معطوف به ارضاء نیازها و تسکین رنجها است.

هر کسی که خواهان درک جنبش های معنوی و علت گسترش آنها است، باید به این موضوع توجه کند.

نیروی محرک همه تلاش ها و ابداعات آدمی، هر قدر هم که پیچیده و بدیع باشند، احساس و اشتیاق است.

اما کدام نیازها و احساسات باعث ایجاد افکار و عقاید دینی، به وسیع ترین معنای کلمه، شده اند؟

با کمی دقت متوجه میشویم که احساسات و عواطف بسیار مختلفی در پس تفکر و عمل دینی نهفته اند.

انسانهای اولیه، دین نخست به سبب ترس به وجود آمده است: ترس از بلایای طبیعی، قحطی، حیوانات وحشی، بیماری و مرگ.

چون در آن دوران فهم  انسان از روابط علّی رخدادها عموماً بسیار ناقص بوده، انسان بدوی با خلق موجوداتی موهومی که کم و بیش به خودش می مانسته اند و رخدادهای طبیعی را به خواست ها و کنش های این خدایگان نسبت داده است.

مردم با تحفه و قربانی سعی در جلب نظر خدایگان و جلوگیری از حوادث ناگوار داشته اند. در اینجا، من درباره ی دینِ ترس سخن می گویم.

این دین، البته وحیانی نیست، بلکه شکل گیری و استقرار آن حاصل کار یک طبقه از کاهنان بوده است.

کاهنانی که خود را واسطه میان مردم و موجودات عامل این ترسها قرار داده اند و بر این پایه بر مردم استیلا یافته اند. در بسیاری موارد، یک رهبر، یا حاکم یا طبقه ی فرداست، با ترکیب دین و اتوریته ی سکولار سروری یافته اند و به یاری هم، دین را وسیله ی کسب قدرت و شوکت خود کرده اند.

انگیزه های اجتماعی، عامل دیگر ایجاد دین بوده اند.

پدران، مادران و رهبران اجتماعات انسانی فانی و خطاپذیر هستند.

میل به رهبری، عشق و حمایت موجب شده تا انسان مفهوم اخلاقی و اجتماعی خدا را خلق کند. خدایی که امور در ید قدرت اوست؛ حمایت میکند؛ پاداش و کیفر میدهد. خدایی که بسته به محدودیت های چشم انداز معتقدانش، به قبیله یا به کل نوع بشر و حتی به خودش عشق می ورزد و رحمت می بخشد. این خدا رنج ها را تسکین میدهد و روح را پس از مرگ زنده نگه میدارد. انگاره ی اجتماعی یا اخلاقی خدا چنین است.

متون یهودی به روشنی دگردیسی دین ترس به دین اخلاقی را نشان میدهد و این دگردیسی در کتب عهد جدید ادامه می یابد . ادیان تمامی مردمان متمدن ، بخصوص شرقیان اخلاقی بوده است .

گروش از دین ترس به دین معنوی مرحله ی مهمی در تاریخ بشر بوده است.

با این حال، اگر ادیان ابتدایی را صرفاً برپایه ی ترس و ادیان ملت های متمدن را صرفاً بر پایه ی اخلاق بدانیم، بیجهت تعصب ورزیده ایم.

حقیقت این است که تمام ادیان ترکیبی از هر دو انگاره [ترس و اخلاق] هستند، با این تفاوت که هر چه حیات اجتماعی مردمی پیچیده تر شده، دین آنان جنبه ی اخلاقی بیشتری یافته است.

انگاره ی مشترک در میان تمامی ادیان، قائل شدن به انسان وارگی خداست. تنها افراد و جوامع روشن نگر از این انگاره ی شخص انگارانه ی خدا فراتر رفته اند.

نگرش غیرشخصانه به خدا، شاخصه ی سومین مرحله در تاریخ ادیان است که کم و بیش در تمام ادیان دیده میشود، هرچند که شکل ناب آن نادر بوده است. من چنین دینی را دین کیهانی میخوانم.

توضیح این مطلب برای کسانی که کاملاً با این مفهوم بیگانه اند و به ویژه برای کسانی که خدا را انسان وار می انگارند بسیار دشوار است .

معتقدان به دین کیهانی، پوچی امیال و آمال آدمی را احساس می کنند و به دنبال یافتن استعلا و نظم شگرفی بر می آیند که خود را هم در طبیعت و هم در جهان اندیشه عیان می سازد. چنین کسانی خود را اسیر تجارب منفرد و مجزای  زندگی می یابند و سپس می کوشند تا جهان را به صورت یک کل واحد عظیم تجربه کند.

منشاء درک دین کیهانی را می توان در مراحل اولیه ی بالندگی ادیان، مثلاً در مزامیر داوود و برخی پیامبران دیگر یافت. بودائیسم، به ویژه در روایتی از آن که در آثار شوپنهاور می خوانیم، حاوی مؤلفه های بسیار نیرومندتری از این نگرش است.

نوابغ دینی در تمام دورانها این احساس کیهانی از دین را داشته اند.

این احساس جزمیت و تصور انسان وار از خدا را از آنان می زدوده و آنان را از معابد و آموزه های مذهبی مبتنی بر این تصورات گریزان می ساخته است.

به همین سبب مردم درتمام دورانها این افراد را به عنوان رافضی یا کافر و بیخدا می شمرده اند؛ البته گاهی هم این روشنگران مقام قدیسی می یافته اند.

با این نگرش، می توان کسانی چون دموکریتوس، فرانسیس آسیسی و اسپینوزا را هم مسلک و نمونه های برجسته ای از درک  دین کیهانی شمرد. یک دین کیهانی چگونه میتواند از یک فرد به فردی دیگر منتقل شود، در حالی که فاقد مفهوم روشنی از خدا و الهیات است؟

به نظر من یکی از مهم ترین کارکردهای علم و هنر این است که این احساس را در مردم زنده نگه دارند.

به این ترتیب، به انگاره ی علمی از دین میرسیم که بسیار با انگاره ی متعارف از دین متفاوت است. هنگامی که با نگاه تاریخی به سیر امور بنگریم، علم و دین را دشمنانی آشتی ناپذیر می یابیم. دلیل این دشمنی بسیار روشن است. کسی که عمیقاً به جهانشمولی عملکرد قانون علیّت باور دارد، هیچ گاه نمی تواند بپذیرد که  موجودی فراطبیعی هست که در سیر امور دخالت میکند. چنین شخصی فایده ای در دین ترس نمی یابد و هکذا  دین اخلاقی یا اجتماعی را هم عبث می یابد؛ او خدایی را که پاداش یا کیفر میدهد نمیپذیرد چرا که اعمال بشر را معلول علتهای ضروری درونی و بیرونی می داند، پس از دید یک ناظر الهی، آدمی را نمی توان مسئول کنش هایش دانست، درست همان طور که اشیای بیجان را نمی توان مسئول حرکات و سکنات شان دانست.

به این ترتیب، برخی علم را متهم می کنند که زیرآب اخلاقیات را می زند. اما این اتهام سزاوار علم نیست.

رفتار اخلاقی آدمی باید برپایه ی همدلی، آموزش، پیوندها و نیازهای اجتماعی باشد؛ این اخلاق انسانی هیچ نیازی به مبنای دینی ندارد. نهایت فرومایگی است  اگر رفتار آدمی منحصر به ترس از تنبیه یا امید به پاداش باشد.

پس به راحتی میتوان فهمید که چرا مراجع دینی همواره با علم سر ستیز داشته اند و عالمان را آزرده اند. به نظر من دین کیهانی قویترین و اصیلترین انگیزه برای پژوهش علمی است.

تنها کسانی که زحمت فراوان و فداکاری پیشاهنگان علوم نظری را درک کرده باشند میتوانند نگرش این پیشگامان را دریابند.

نگرشی که موجب شده این بزرگان علم، فارغ از دغدغه ی نیازهای روزمره، زندگی خود را وقف پیشبرد علم کنند.

وه که اینان چه اعتقاد راسخی به عقلانیت جهان و چه شوق وافری به آشکار کردن ذهن نهفته در جهان داشته اند.  بدون این اعتقاد و شوق، کپلر و نیوتون نمی توانستند سالها در گوشه ی عزلت برای کشف اصول مکانیک کیهان بکوشند و خطایای مکانیک سماوی را بزدایند.

کسانی که آشنایی شان با پژوهش علمی عمدتاً ناشی از فواید عملی باشد به سادگی در مورد ذهنیت مردمانی که در طی قرون و اعصار زندگی شان را وقف فهم شکاکانه ی رازهای جهان کرده اند ره به خطا می برند.

تنها کسانی که حیات خود را وقف اهدافی مشابه کرده باشند می توانند به درستی دریابند که چه نگرشی  انگیزه و پیشران این دانشمندان بزرگ بوده و به آنها نیرو و توانی داده تا به رغم شکست های بیشمار از پی جویی حقیقت باز نمانند. این دین کیهانی است که انسان را چنین توانمند میسازد.

یک متفکر معاصر گزاف نگفته که در عصر ماتریالیستی ما، تنها دینداران واقعی کسانی هستند که به جهد و تلاش علمی می پردازند.

 

1-   این مقاله نخستین بار در 9 نوامبر 1930 در مجله نیویرک تایمز، سپس در سال 1950 در کتاب " ایده ها و نظرات " به چاپ رسید. همچنین در سال 1949 در کتاب " دنیا، آنگونه که من میبینم " به چاپ رسیده است.

 

سخنانی از آلبرت انشتین:

-   من نمیتوانم خدایی را تصور کنم که مخلوقات خود را پاداش یا کیفر میدهد و اهدافش طبق مقاصد ما انسانها شکل گرفته است. چنین خدایی ، بطور خلاصه انعکاسی از ضعف و ناتوانی ما انسانهاست.

من همچنین نمیتوانم باور کنم که انسان میتواند پس از مرگ، ورای جسم مادی اش زنده بماند، هر چند که افراد ناتوان بدلیل ترس و جهل چنین افکاری را با خود حمل کنند.

البته آنچه درباره ی اعتقادات دینی من گفته اند دروغ است ، دروغی که به طور سیستماتیک تکرار شده است. من به خدایی انسان گونه اعتقاد ندارم و هرگز منکر این بی اعتقادی ام نمی شوم بلکه آن را آشکارا بیان می کنم.

نامه روز دهم ژوئن تو را دریافت کردم ؛من در طول حیاتم با هیچ کشیش یسوعی صحبت نکرده ام، من از این گستاخی متحیرم که اینچنین در باره ی من دروغ می گویند.

به نظر کشیش یسوعی من بیخدا هستم ، البته، که هستم و همیشه  بوده ام. [ در جواب یک شایعه که یک کشیش یسوعی سبب برگشتن انشتین از بیخدایی شده است ]

تحقیقات علمی بر این پایه استوار است که همه اتفاقاتی که می افتند توسط قوانین طبیعت تعیین شده اند و این در مورد کنش های مردم نیز صادق است.

به همین دلیل یک محقق علمی به سختی میتواند بپذیرد که رخدادها را میتوان با دعا خواندن تحت تاثیر قرار داد، و مثلا با آرزو کردن و تمنا از یک موجود ماورای طبیعت بتوان به تغییری دست یافت .

دو چیز بی نهایت است ؛ کهکشان ها و حماقت بشر، که البته در اوّلی شک دارم.




Word of the Day
Word of the Day provided by TheFreeDictionary

Article of the Day
Article of the Day provided by TheFreeDictionary

This Day in History
This Day in History provided by TheFreeDictionary

Today's Birthday
Today's Birthday provided by TheFreeDictionary

In the News
In the News provided by TheFreeDictionary

Quote of the Day
Quote of the Day provided by The Free Library

Spelling Bee
difficulty level:
score: -
please wait...
 
spell the word:
Spelling Bee provided by TheFreeDictionary

Match Up
Match each word in the left column with its synonym on the right. When finished, click Answer to see the results. Good luck!

 
Match Up provided by TheFreeDictionary

Hangman
Hangman provided by TheFreeDictionary